[ویکی نور] اقبال آشتیانی عباس. عباس اقبال آشتیانی فرزند محمد علی، به سال 1276ش، در یک خانواده پیشه ور تهیدست و گمنام از مردم آشتیان به دنیا آمد.
خیلی زود وارد عرصه زندگی شد؛ هنوز کودک بود که نزد مرد درودگری به شاگردی مشغول کار گردید. امّا میل تحصیل به قدری در او شدید بود که با وجود سختی معیشت و نداشتن وسایل زندگی، در ضمن کار به مکتب رفت و مقدّمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و بعد، به تهران آمده و به مدرسه دارالفنون راه یافت و با امتیاز درخشانی دوره دبیرستان را به پایان برد.
وی پس از فراغت از تحصیل، در همان مدرسه به تدریس زبان فارسی پرداخت و همچنین معاونت کتابخانه معارف را که در دارالفنون دایر شده بود، به عهده گرفت. وی، علاوه بر دارالفنون، در مدارس معروف دیگر تهران و در دارالمعلمین و مدرسه سیاسی و مدرسه نظام نیز تدریس می کرد.
کار نویسندگی اقبال با مجلّه دانشکده آغاز شد. این مجلّه مدّت یک سال، از اردیبهشت تا اسفند 1297، به مدیریت ملک الشعرای بهار، در تهران منتشر می شد و اقبال، در آن مجلّه، با بهار و مشاهیر دانشمندان آن روزگار مثل رشید یاسمی، سردار معظم خراسانی، سعید نفیسی و دیگران همکاری داشت و رشته مقالاتی درباره تاریخ ادبی ایران می نوشت. زمانی هم با برادران فروغی (محمد علی و ابوالحسن)، غلامحسین رهنما و عبدالعظیم قریب، مجلّه فروغ تربیت را انتشار می داد.
اقبال در سال 1304 به سمت منشیگری هیئت نظامی ایران، به پاریس رفت و در آن جا، با استفاده از فرصت، به تکمیل معلومات پرداخت و از دانشگاه «سوربن» لیسانس زبان و ادبیّات گرفت. وی موضوع پایان نامه تحصیلات خود را شرح احوال خاندان نوبختی قرار داد که افراد آن، از نخستین مبلّغان مذهب تشیّع در ایران بوده اند. استادان راهنمای او در تهیّه پایان نامه تحصیلی، دانشمند و متن شناس معروف ایرانی، محمد قزوینی، و خاورشناس نامی فرانسوی لوئی ماسینیون، بودند. خلاصه ای از پایان نامه دانشگاهی اقبال به زبان فرانسه در پاریس به چاپ رسیده است.
اقبال در سال 1308 به ایران بازگشت. در این هنگام، اصلاحاتی در فرهنگ ایران به وجود آمده بود. وزارت فرهنگ از عباس اقبال دعوت کرد که در تألیف کتاب های درسی تاریخ و جغرافیای اقتصادی ایران، برای دبیرستان ها و شعب علوم انسانی مدارس عالیه که در کشور تأسیس شده بود، شرکت کند.
خیلی زود وارد عرصه زندگی شد؛ هنوز کودک بود که نزد مرد درودگری به شاگردی مشغول کار گردید. امّا میل تحصیل به قدری در او شدید بود که با وجود سختی معیشت و نداشتن وسایل زندگی، در ضمن کار به مکتب رفت و مقدّمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و بعد، به تهران آمده و به مدرسه دارالفنون راه یافت و با امتیاز درخشانی دوره دبیرستان را به پایان برد.
وی پس از فراغت از تحصیل، در همان مدرسه به تدریس زبان فارسی پرداخت و همچنین معاونت کتابخانه معارف را که در دارالفنون دایر شده بود، به عهده گرفت. وی، علاوه بر دارالفنون، در مدارس معروف دیگر تهران و در دارالمعلمین و مدرسه سیاسی و مدرسه نظام نیز تدریس می کرد.
کار نویسندگی اقبال با مجلّه دانشکده آغاز شد. این مجلّه مدّت یک سال، از اردیبهشت تا اسفند 1297، به مدیریت ملک الشعرای بهار، در تهران منتشر می شد و اقبال، در آن مجلّه، با بهار و مشاهیر دانشمندان آن روزگار مثل رشید یاسمی، سردار معظم خراسانی، سعید نفیسی و دیگران همکاری داشت و رشته مقالاتی درباره تاریخ ادبی ایران می نوشت. زمانی هم با برادران فروغی (محمد علی و ابوالحسن)، غلامحسین رهنما و عبدالعظیم قریب، مجلّه فروغ تربیت را انتشار می داد.
اقبال در سال 1304 به سمت منشیگری هیئت نظامی ایران، به پاریس رفت و در آن جا، با استفاده از فرصت، به تکمیل معلومات پرداخت و از دانشگاه «سوربن» لیسانس زبان و ادبیّات گرفت. وی موضوع پایان نامه تحصیلات خود را شرح احوال خاندان نوبختی قرار داد که افراد آن، از نخستین مبلّغان مذهب تشیّع در ایران بوده اند. استادان راهنمای او در تهیّه پایان نامه تحصیلی، دانشمند و متن شناس معروف ایرانی، محمد قزوینی، و خاورشناس نامی فرانسوی لوئی ماسینیون، بودند. خلاصه ای از پایان نامه دانشگاهی اقبال به زبان فرانسه در پاریس به چاپ رسیده است.
اقبال در سال 1308 به ایران بازگشت. در این هنگام، اصلاحاتی در فرهنگ ایران به وجود آمده بود. وزارت فرهنگ از عباس اقبال دعوت کرد که در تألیف کتاب های درسی تاریخ و جغرافیای اقتصادی ایران، برای دبیرستان ها و شعب علوم انسانی مدارس عالیه که در کشور تأسیس شده بود، شرکت کند.
wikinoor: اقبال_آشتیانی،_عباس