اقانیم

/~aqAnim/

لغت نامه دهخدا

اقانیم. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اقنوم. ( ناظم الاطباء ). و اقنوم کلمه سریانی است بمعنی شخص و اصل. ( یادداشت مؤلف ).
- اقانیم ثلاث ؛ اب و ابن و روح القدس.

فرهنگ فارسی

جمع اقنوم به معنی شخص، اصل و سبب چیزی
جمع اقنوم یا اقانیم ثلاثه .

فرهنگ معین

( اَ ) [ معر. ] ( اِ. ) جِ اقنوم .

فرهنگ عمید

= اقنوم
* اقانیم ثلاثه: [قدیمی] در مسیحیت، اَب، ابن، و روح القُدُس، سه اقنوم.

پیشنهاد کاربران

در فصل �چهارم� کتاب سیری در حکمت اروپا
لطفا اصلاح شود .
اقانیم در کتاب" سیر حکمت در اروپا"ی مرحوم محمد علی فروغی ( فصل ششم: افلاطون اخیر و فلوطین Plotinos ) معادل واژه انگلیسی hypostases و مفردش hypostasis دانسته شده است. اقانیم جمع اقنوم است که لفظی سریانی است و به معنای وجود اصیل.
...
[مشاهده متن کامل]

در واقع فلوطین، احدیت و عقل و نفس یا روح را اقانیم ( وجودهای اصیل ) سه گانه می داند که هر کدام به نسبت مرتبه خود، لاهوتی Divine هستند. یعنی عقل واسطه میان ذات احدیت و نفس است و نفس واسطه میان مجردات ( عالم روحانی ) و محسوسات ( عالم جسمانی ) می باشد.

به لسان سریانی، اقنوم به معنی وجود و هستی است.

بپرس