اقامت داشتن


معنی انگلیسی:
reside

مترادف ها

reside (فعل)
ساکن شدن، ساکن بودن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن

فارسی به عربی

استقر

پیشنهاد کاربران

در زبانِ پارسیِ میانه واژه یِ " مانِشن = مان. ِشن" ( به پارسیِ نو : مانِش = مان. ِش ) از فعل " ماندن" ، به چمِ " سکونت" آمده است و برابر با " Wohnen " ( آلمانی ) است. ( بسنجید با واژه یِ " مان" در زبانِ پارسیِ میانه به چمِ " خانه، کده". )
...
[مشاهده متن کامل]

پس داریم :
مانِش داشتن= سکونت داشتن، ساکن بودن/ شدن، اقامت داشتن

جا خوش کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جا خوش کردن در جائی ؛ اقامت آنجا را پسندیدن . || بمزاح ، در جائی که عادةً بسیار نباید ماندن دیر ایستادن
سکنا داشتن
استقرار داشتن