اقالیم

/~aqAlim/

لغت نامه دهخدا

اقالیم. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اقلیم. ( ناظم الاطباء ) :
کلید گنج اقالیم در خزینه اوست
کسی بقوت بازوی خویش نگشاده ست.
سعدی.
- اقالیم سبعه ؛ هفت کشور و آن هفت حصه از ربع مسکون است. قدما زمین را به هفت بخش کرده و هر یک را اقلیمی خوانده و هر اقلیمی منسوب به ستاره ای است. هند بزحل و چین بمشتری و ترک بمریخ و خراسان بشمس و ماوراءالنهر بزهره و روم به عطارد و بلخ به قمر. ( مؤید الفضلاء ). رجوع به اقلیم شود.

فرهنگ فارسی

جمع اقلیم به معنی مملکت، کشور، قطعهای ازعالم
( اسم ) جمع اقلیم کشورها اقلیمها . یا اقالیم سبعه. هفت کشور اقلیمهای هفتگانه . ۲ - هفت اقلیم .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ اقلیم ، کشورها.

فرهنگ عمید

= اقلیم

پیشنهاد کاربران

سلیم
اقالیم: جمع اقلیم به معنی سرزمین ها و قدیم یان زمین را به هفت سرزمین بخش کردند که به سرزمین های هفتگانه پر آوازه شدند که هر سرزمین را به گردونه ای�سیاره ای� پیوسته می دانستند:
1 ) سرزمین هندوستان به گردونه کیوان.
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) سرزمین چین به گردونه برجیس یا هرمز.
3 ) سرزمین ترک به گردونه بهرام.
4 ) سرزمیمن خراسان به خورشید.
5 ) سرزمین ماورای نهر به گردونه ناهید.
6 ) سرزمین روم به گردونه تیر.
7 ) سرزمین بلخ به گردون ماه.

بپرس