اقاریر

لغت نامه دهخدا

اقاریر. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اقرار. رجوع به اقرار شود.

پیشنهاد کاربران

در اسناد عادی قدیم در مورد طرفین بیع یا سایر عقودمینوشتند :در حالیکه ممضی بوده از ایشان جمیع اقاریر شرعیه و عرفیه، حسب اطلاعات واصله اقاریر جمع اقرار است ودر تعریف ان گفته اند انچه شخص علیه خود گوید یا
...
[مشاهده متن کامل]
له خصم ک این قسمت دوم زاید بنظر میرسد وتعریف را از مانعیت منطقی خارج میکند زیرا در اقرار شرط است اظهارات متکلم بزیان خود باشد و بهمین جهت قابل عدول هم نیست و له خصم محتمل این است ک علیه غیر باشد یعنی شخص ثالث، با این وصف اقاریر شرعیه میتواند چیزی باشد ک سقوط آن طرفین عقد را واجد اهلیت لازم برای عقد نشان دهد مثل بلوغ ک مخالف ان صغر است یا عقل ک مخاف ان سفه است یا اختیار ک مخالف ان هجر است به این موانع شرعیه برای انجام عقد اقاریر شرعیه میگفته اند ک وجه انرا نمی دانم ولی بقرینه ممضی بودن که بفارسی میشود گذراندن باسپاس فراوان و احترام فراهانی

بپرس