افیاق

لغت نامه دهخدا

افیاق. [ اِف ْ ] ( ع مص ) جید گفتن شاعر و معانی خوب و غریب و شگرف آوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران