دیکشنری
مترجم
بپرس
افگانیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
افگانیدن. [ اَ دَ] ( مص ) افکانیدن. سبب افکندن شدن. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
سقط کردن.
To abort.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها