افکانیدن

لغت نامه دهخدا

افکانیدن. [ اَ دَ ] ( مص ) سبب افکندن شدن. سبب انداختن شدن. اندازانیدن. ( ناظم الاطباء ). افگانیدن. رجوع به افگانیدن شود.

پیشنهاد کاربران