افکانه

لغت نامه دهخدا

افکانه. [ اَ ن َ / ن ِ ] ( ص ، اِ ) همان آفگانه یعنی بچه نارسیده که از شکم انسان و حیوان دیگر بیفتد. افگانه. رجوع به آفگانه و افگانه شود.

فرهنگ فارسی

همان آفگانه یعنی بچه نارسیده که از شکم انسان و حیوان دیگر بیفتد .

فرهنگستان زبان و ادب

{abortus} [علوم سلامت] جنین یا رویان با وزن کمتر از 500 گرم یا با سن جنینی کمتر از 20 هفتۀ کامل که از زهدان خارج شده باشد

پیشنهاد کاربران

آب که از صدای خوردن چکه های آب بر خود آب ساخته شد،
کانه و گانه یعنی خونه که واو خون به الف مبدل شده مانند نان و نون. خاء که نزدیکست تلفظ و مخرجش به ک و گ بدان مبدل شده. اصلش آبخون بوده یعنی سقط جنین در اوایل بارداری. آبخونه هاء به معنای هستیش است
آبکانه در ریخت آفکانه
وآفکانه در ریخت آبکانه
کار برد داشته است.

بپرس