افژول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( اَ )(اِ. ص . )۱ - تحریک ، اصرار.۲ - تقاضا. ۳ - پریشان ، پراکنده .
( اَ )(اِ. ص . )۱ - تحریک ، اصرار.۲ - تقاضا. ۳ - پریشان ، پراکنده .
فرهنگ عمید
۲. تقاضا.
۳. ابرام، اصرار.
۴. (صفت ) برانگیخته.
۵. (صفت ) پریشان.
۶. (صفت ) پراکنده.
پیشنهاد کاربران
افژول . . . افزول. . . . . افژولیدن. . . . افژولش. . . . . از جمله واژگان جادویی و جادویی تر زبان بسیگ و پویای پارسی است که میتواند در بر کشیدن هزاران واژه نو و نوین ما را یاری دهد. . . . . . .