افژودن. [ اَ دَ ] ( مص ) افشردن. فشار دادن. || یک طرف انداختن. دور انداختن. ( ناظم الاطباء ). افکندن و رها کردن است. ( مجمع الفرس بنقل شعوری ). || چسبیدن. || بستن. ( ناظم الاطباء ). || محکم نگاه داشتن. ( ناظم الاطباء ).