افهاه

لغت نامه دهخدا

افهاه. [ اِ ] ( ع مص ) درمانده گردانیدن بسخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کندزبان کردن. ( مؤید ). کندزفان گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || فراموش کنانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فراموش گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). فراموش کردن. ( مؤید ).

افهاه. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فوه ، بمعنی دهان. ( منتهی الارب ). ج ِ فاه. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران