[ویکی فقه] اَفْلوطین ، یا فلوطین ، پلوتینوس (۲۰۵- ۲۷۰م )، فیلسوف بنیان گذار مکتب نوافلاطونی است.
وی نزد فیلسوفان اسلامی مشهور به «الشیخ الیونانی » است ، اما نام او در الفهرست ابن ندیم ، و سپس در یک نوشته محمد بن زکریای رازی به شکل فلوطینس آمده است . قفطی نیز از فلوطین نام می برد و می نویسد که افزون بر شرح برخی از آثار ارسطو، تصانیف خود وی نیز از رومی (یونانی ) به سریانی (نه عربی ) ترجمه شده بوده است . اهمیت ویژه افلوطین برای اندیشه فلسفی اسلامی چنان است که اگر تأثیر غیرمستقیم جهان بینی این فیلسوف و پیروان وی نمی بود، تفکر فلسفی اسلامی در شکل گذشته و کنونی آن ، به ویژه پس از فلسفه ابن رشدی ، پدید نیامده بود.
زندگی
از زندگی و سرگذشت افلوطین آگاهیهای کم و بیش دقیقی در دست است که مهم ترین منبع آن «زندگی نامه »ای از اوست که شاگرد برجسته و دوست وفادارش فرفوریوس (۲۳۲ یا ۲۳۳- ۳۰۱ یا ۳۰۵م )، ۳۰ سال پس از مرگ او، یعنی در حدود سال ۳۰۱م با عنوان «درباره زندگی افلوطین و ترتیب کتابهای او» در ۲۶ فصل نوشته بوده است و در مراجع کنونی اروپایی با عنوان اختصاری لاتینی آن «زندگی افلوطین » نامیده ، و به آن ارجاع داده می شود.
← تولد
فرفوریوس گزارش می دهد که طی ۶ سالی که وی نزد افلوطین می گذرانده ، همواره او را برمی انگیخته ، و تشویق می کرده است که به نوشتن ادامه دهد. بنابراین گزارش ، افلوطین برای نخستین بار در ۴۹ سالگی ، یعنی در حدود سال ۲۵۳ یا ۲۵۴م آغاز به تألیف کرده بوده ، و بر روی هم ۵۴ رساله نوشته است .فرفوریوس در ۶۸ سالگی به گردآوری و ویراستاری نوشته های استادش پرداخت . وی آن ۵۴ رساله را به ۶ گروه تقسیم کرد که هر گروه ۹ رساله را شامل می شد و هر رساله دارای چندین فصل بود. فرفوریوس آن مجموعه را اِنِّئادِس یعنی «نهگانه ها» نامیده که از آن پس به این عنوان شهرت یافته است . او در کار خود زمان بندی نوشته ها، یعنی پیشی و پسی زمانی تألیف آنها را در نظر نمی گیرد؛ اما از لحاظ موضوعی ترتیب رساله ها کاملاً واضح است . موضوعها از چیزهای محسوس زمینی آغاز می شود و به امور فرامحسوس آسمانی می رسد؛ به دیگر سخن ، از مشخص به مجرد کشیده می شود، بدین سان : خیرهای انسانی (انئاد I)، مباحث گوناگون درباره موضوعهای مربوط به جهان طبیعی (انئادهای II-III)، درباره روح (انئاد IV) موضوع شناخت و واقعیات عقلی یا معقولات (انئادV)، سرانجام درباره واحد (یکتا) که سرچشمه ، اصل و انگیزه همه چیزهاست (انئاد VI) . فرفوریوس در تنظیم و تدوین رساله های افلوطین دقت بسیار به کار برد و افزون بر آنچه او پیش از آن در رم نوشته بود، نوشته های بعدی را نیز آورد. خود افلوطین ، در اصل ، به هیچ یک از این رساله ها عنوان ویژه ای نداده بوده ، بلکه فرفوریوس در هنگام تدوین عنوانهایی به آنها داده است .افلوطین شیوه ویژه ای در تدریس و نیز تألیف داشته ، و نوشته های او در واقع بازتاب کم و بیش منظمی از مسائل و موضوعهایی است که در مکتب وی در حضور شاگردان و شنوندگان به شکل پرسشهایی مطرح می شده ، و سپس او در طی تحلیل و توضیح آنها، نظریات و عقاید ویژه خود را درباره آن ها بیان می کرده ، و سبب شگفتی و شوق شاگردانش می شده است . او سپس در هنگام نوشتن آنها را منظم و مرتب می کرده ، و با فصاحت و زیبایی بسیار روی کاغذ می آورده است . اما فصاحت گفتار و نوشتار افلوطین نه عمدی و ساختگی و آگاهانه ، بلکه نتیجه ژرف اندیشی و تبحر در مسائل بحث انگیز بوده است . در این میان ، وی در تلفظ یا املای درست واژه ها گاه دچار خطا می شده ، و فرفوریوس هنگام تنظیم و ویراستاری نوشته های او ناگزیر بوده است که برخی از بی دقتیهای او را اصلاح کند. از این رو، برخی گفته اند که افلوطین یونانی را بد می نوشته است . البته وی شیوه نگارشی ویژه و کم و بیش منحصر به خود داشته ، اما هرگز تعمدی در مبهم نویسی نداشته است ، بلکه گاه زبانش از فصاحت و روانی می درخشد و غالباً می کوشد که ناگفتنیها را با اشاره بگوید، چون یقین داشته است که نکات مرموزی هست که به گفتار در نمی آید و نباید بر زبان آید، بلکه اشاره ، استعاره یا مجاز برای فهم آنها مناسب تر است . از سوی دیگر، باید به یادداشت که قصد افلوطین از نوشته هایش نه انتشار آن ها برای عموم خوانندگان ، بلکه برای شمار معینی از شاگردان و دوستانش بوده است و چنانکه فرفوریوس می گوید، نسخه هایی از آن نوشته ها با دشواری به دست می آمده است . برخی نقل قولها از نوشته افلوطین درباره «مسائل روح » را که دوست و پزشکش اوستوخیوس گرد آورده بوده ، و از میان رفته است ، اکنون می توان در کتاب مشهور اوسِبیوس (د ح ۳۴۰م )، با عنوان «پیش درآمدی بر انجیل » یافت ، فصلهای ۲۲ که با آنچه در متن کنونی انئادها دیده می شود، اختلاف دارد و بر اعتماد به درستی روش و اصالت کار فرفوریوس می افزاید.در اینجا عناوین رساله هایی که در انئادها گرد آمده است ، ذکر می شود (شماره های داخل پرانتز) تقدم و تأخر زمانی نوشته شدن رساله ها را نشان می دهد) :
← انئاد I
...
وی نزد فیلسوفان اسلامی مشهور به «الشیخ الیونانی » است ، اما نام او در الفهرست ابن ندیم ، و سپس در یک نوشته محمد بن زکریای رازی به شکل فلوطینس آمده است . قفطی نیز از فلوطین نام می برد و می نویسد که افزون بر شرح برخی از آثار ارسطو، تصانیف خود وی نیز از رومی (یونانی ) به سریانی (نه عربی ) ترجمه شده بوده است . اهمیت ویژه افلوطین برای اندیشه فلسفی اسلامی چنان است که اگر تأثیر غیرمستقیم جهان بینی این فیلسوف و پیروان وی نمی بود، تفکر فلسفی اسلامی در شکل گذشته و کنونی آن ، به ویژه پس از فلسفه ابن رشدی ، پدید نیامده بود.
زندگی
از زندگی و سرگذشت افلوطین آگاهیهای کم و بیش دقیقی در دست است که مهم ترین منبع آن «زندگی نامه »ای از اوست که شاگرد برجسته و دوست وفادارش فرفوریوس (۲۳۲ یا ۲۳۳- ۳۰۱ یا ۳۰۵م )، ۳۰ سال پس از مرگ او، یعنی در حدود سال ۳۰۱م با عنوان «درباره زندگی افلوطین و ترتیب کتابهای او» در ۲۶ فصل نوشته بوده است و در مراجع کنونی اروپایی با عنوان اختصاری لاتینی آن «زندگی افلوطین » نامیده ، و به آن ارجاع داده می شود.
← تولد
فرفوریوس گزارش می دهد که طی ۶ سالی که وی نزد افلوطین می گذرانده ، همواره او را برمی انگیخته ، و تشویق می کرده است که به نوشتن ادامه دهد. بنابراین گزارش ، افلوطین برای نخستین بار در ۴۹ سالگی ، یعنی در حدود سال ۲۵۳ یا ۲۵۴م آغاز به تألیف کرده بوده ، و بر روی هم ۵۴ رساله نوشته است .فرفوریوس در ۶۸ سالگی به گردآوری و ویراستاری نوشته های استادش پرداخت . وی آن ۵۴ رساله را به ۶ گروه تقسیم کرد که هر گروه ۹ رساله را شامل می شد و هر رساله دارای چندین فصل بود. فرفوریوس آن مجموعه را اِنِّئادِس یعنی «نهگانه ها» نامیده که از آن پس به این عنوان شهرت یافته است . او در کار خود زمان بندی نوشته ها، یعنی پیشی و پسی زمانی تألیف آنها را در نظر نمی گیرد؛ اما از لحاظ موضوعی ترتیب رساله ها کاملاً واضح است . موضوعها از چیزهای محسوس زمینی آغاز می شود و به امور فرامحسوس آسمانی می رسد؛ به دیگر سخن ، از مشخص به مجرد کشیده می شود، بدین سان : خیرهای انسانی (انئاد I)، مباحث گوناگون درباره موضوعهای مربوط به جهان طبیعی (انئادهای II-III)، درباره روح (انئاد IV) موضوع شناخت و واقعیات عقلی یا معقولات (انئادV)، سرانجام درباره واحد (یکتا) که سرچشمه ، اصل و انگیزه همه چیزهاست (انئاد VI) . فرفوریوس در تنظیم و تدوین رساله های افلوطین دقت بسیار به کار برد و افزون بر آنچه او پیش از آن در رم نوشته بود، نوشته های بعدی را نیز آورد. خود افلوطین ، در اصل ، به هیچ یک از این رساله ها عنوان ویژه ای نداده بوده ، بلکه فرفوریوس در هنگام تدوین عنوانهایی به آنها داده است .افلوطین شیوه ویژه ای در تدریس و نیز تألیف داشته ، و نوشته های او در واقع بازتاب کم و بیش منظمی از مسائل و موضوعهایی است که در مکتب وی در حضور شاگردان و شنوندگان به شکل پرسشهایی مطرح می شده ، و سپس او در طی تحلیل و توضیح آنها، نظریات و عقاید ویژه خود را درباره آن ها بیان می کرده ، و سبب شگفتی و شوق شاگردانش می شده است . او سپس در هنگام نوشتن آنها را منظم و مرتب می کرده ، و با فصاحت و زیبایی بسیار روی کاغذ می آورده است . اما فصاحت گفتار و نوشتار افلوطین نه عمدی و ساختگی و آگاهانه ، بلکه نتیجه ژرف اندیشی و تبحر در مسائل بحث انگیز بوده است . در این میان ، وی در تلفظ یا املای درست واژه ها گاه دچار خطا می شده ، و فرفوریوس هنگام تنظیم و ویراستاری نوشته های او ناگزیر بوده است که برخی از بی دقتیهای او را اصلاح کند. از این رو، برخی گفته اند که افلوطین یونانی را بد می نوشته است . البته وی شیوه نگارشی ویژه و کم و بیش منحصر به خود داشته ، اما هرگز تعمدی در مبهم نویسی نداشته است ، بلکه گاه زبانش از فصاحت و روانی می درخشد و غالباً می کوشد که ناگفتنیها را با اشاره بگوید، چون یقین داشته است که نکات مرموزی هست که به گفتار در نمی آید و نباید بر زبان آید، بلکه اشاره ، استعاره یا مجاز برای فهم آنها مناسب تر است . از سوی دیگر، باید به یادداشت که قصد افلوطین از نوشته هایش نه انتشار آن ها برای عموم خوانندگان ، بلکه برای شمار معینی از شاگردان و دوستانش بوده است و چنانکه فرفوریوس می گوید، نسخه هایی از آن نوشته ها با دشواری به دست می آمده است . برخی نقل قولها از نوشته افلوطین درباره «مسائل روح » را که دوست و پزشکش اوستوخیوس گرد آورده بوده ، و از میان رفته است ، اکنون می توان در کتاب مشهور اوسِبیوس (د ح ۳۴۰م )، با عنوان «پیش درآمدی بر انجیل » یافت ، فصلهای ۲۲ که با آنچه در متن کنونی انئادها دیده می شود، اختلاف دارد و بر اعتماد به درستی روش و اصالت کار فرفوریوس می افزاید.در اینجا عناوین رساله هایی که در انئادها گرد آمده است ، ذکر می شود (شماره های داخل پرانتز) تقدم و تأخر زمانی نوشته شدن رساله ها را نشان می دهد) :
← انئاد I
...
wikifeqh: صاحب_اثولوجیا