افلال
لغت نامه دهخدا
افلال.[ اِ ] ( ع مص ) به زمین خشک و بی نبات رسیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بزمینی رسیدن که آنجا باران نرسیده باشد. ( تاج المصادر بیهقی ). || بشدن مال مرد. ( تاج المصادر بیهقی ). بی ستور و مال ماندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید