افلاء

لغت نامه دهخدا

افلاء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فِلْو، بمعنی خرکره و اسب کره یکساله از شیر بازکرده ، فلوة مؤنث آن است. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ج ِ فلاة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

افلاء. [ اِ ] ( ع مص ) از شیر باز کردن. || بدشت شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). درآمدن در دشت. ( از منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || هنگام فطام رسیدن کره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران