افظاع

لغت نامه دهخدا

افظاع. [ اِ ] ( ع مص ) برسوایی انجامیدن کار و از حد درگذشتن آن در زشتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سخت شنیع شدن کار. ( تاج المصادر بیهقی ). صعب آمدن. ( المصادر زوزنی ). || زشت یافتن کار را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فظیعیافتن کار. ( تاج المصادر بیهقی ). || بزشتی رسانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران