افشون


معنی انگلیسی:
pitchfork, rake

لغت نامه دهخدا

افشون. [ اَ ] ( اِ ) چیزی باشد مانند پنجه دست و دسته نیز داردکه دهقانان بدان غله کوفته را بر باد دهند تا کاه از آن جدا شود. ( مؤید الفضلاء ) ( آنندراج ) ( برهان ). پنجه مانائی که از چوب سازند و به آن خرمن باد دهند تاکاه از دانه جدا شود. ( مجمعالفرس ). پنجه مانندی است از چوب که خرمن بباد دهند. مدری. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) افزاری است دارای پنجه ای چوبین (سه شاخه یا چهار شاخه ) و دسته ای بلند که بوسیل. آن غل. کوفته را باد دهند و دانه را از کاه جدا سازند انگشته هسته .

فرهنگ معین

( اَ ) (اِ. ) ابزاری چوبی با نوکی چهار یا پنج شاخه (مانند پنجة دست ) که به وسیلة آن غلة کوفته را به باد می دادند تا دانه را از کاه جدا سازد، انگشته ، هم گویند.

فرهنگ عمید

وسیلۀ چوبی سه شاخه یا چهارشاخه و دسته دار شبیه پنجۀ دست که برای جابه جا کردن محصول و جداکردن کاه از دانه استفاده می شود، انگشته، هسک، هید، چارشاخ.

گویش مازنی

/afshoon/ افشان

پیشنهاد کاربران

بپرس