افشای راز کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بخیل
تمامی این اصطلاحات رایج مفهوم افشای راز و بند را آب دادن می دهند:
🖊 let the cat out of the bag
🖊 spill the beans
🖊 give the game away
🖊 give the show away
راز گشادن ؛ آشکار شدن راز. افشا کردن راز :
بدو راز بگشاد و زو چاره جست
کز آغاز پیمانْت ْ خواهم درست.
فردوسی.
به دوست گرچه عزیز است راز دل مگشای
که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز.
سعدی.
بدو راز بگشاد و زو چاره جست
کز آغاز پیمانْت ْ خواهم درست.
فردوسی.
به دوست گرچه عزیز است راز دل مگشای
که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز.
سعدی.
کشف اسرار کردن ؛ پرده برداشتن