افشانیدن. [ اَ دَ ] ( مص ) افشاندن. پاشانیدن. پراکنده نمودن. ( ناظم الاطباء ). فتالیدن. منتشر ساختن. ریختن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به افشاندن شود.
از آن جایی که هر کارواژه گذرایی یک ریشه ناگذر هم دارد، پس افشانیدن از افشیدن گرفته شده. گرچه در واژه نامه ها دیده نمی شود.پراکندن+ عکس و لینک