افشانه
معنی انگلیسی:
فرهنگستان زبان و ادب
جدول کلمات
مترادف ها
ریزش، ترکه، ترشح، اب پاش، افشانه، افشان، شاخه کوچک، افشانک، چیز پاشیدنی، دواپاشی، تلمبه سمپاش، گردپاش، سنجاق یا گل سینه کوچک
پیشنهاد کاربران
ابزار پاشیدن آب به صورت قطره های ریز
اسپری، مایع افشان :
( آب افشان برای آب )
( عطرافشان برای عطر )
( رنگ افشان برای رنگ )
( آب افشان برای آب )
( عطرافشان برای عطر )
( رنگ افشان برای رنگ )