دیکشنری
مترجم
بپرس
افشانندگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
افشانندگی. [ اَ ن َن ْ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل افشاننده. حاصل عمل افشاندن. پراکندگی. ریختگی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک