افشاندنی

لغت نامه دهخدا

افشاندنی. [ اَ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل افشاندن. لایق افشاندن. و رجوع به افشاندن شود.

فرهنگ فارسی

حاصل عمل افشاندن عمل افشانده

پیشنهاد کاربران

افشاندنی ها
معمولاً روی شیرینی و پی غذا افشاندنی های خوراکی را می افشانند
افشاندنیافشاندنی

بپرس