افشا شدن


معنی انگلیسی:
break, leak

لغت نامه دهخدا

افشا شدن. [ اِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) آشکار شدن. منتشر گردیدن :
قماری در محبت با غمی می باختم پنهان
رخی آمد برون از پرده و این راز شد افشا.
تأثیر ( از بهارعجم ).

فرهنگ فارسی

آشکار شدن منتشر گردیدن

پیشنهاد کاربران

برهنه شدن راز ( روی پوشیده راز ) ؛ آشکار شدن آن . برملا گشتن آن . فاش شدن آن . از پرده بدر افتادن آن :
همی گشت زآنگونه بر سر جهان
برهنه شد آن رازهای نهان .
فردوسی .
ببینیم تا چیست آغازشان
...
[مشاهده متن کامل]

برهنه شود بی گمان رازشان .
فردوسی .
فرستاده چون پاسخ آورد باز
برهنه شد آن روی پوشیده راز.
فردوسی .
هم آنگه در دژ گشادند باز
برهنه شد آن روی پوشیده راز.
فردوسی .

یعنی آشکار شدن

بپرس