افسنتین

/~afsantin/

لغت نامه دهخدا

افسنتین. [ اَ س َ ] ( معرب ، اِ ) اپسنتین. نوعی از بوی مادران کوهی است درد چشم را سود دارد و گل آن به اقحوان و تلخی آن بصبر نزدیک است. ( از برهان ) ( آنندراج ). زریره. دارای سه قسم و هر سه رادر طب مانند محرکات و ادویه ضد کرم استعمال میکنند. نباتیست مابین شجر و گیاه شبیه ببابونه گاوچشم. رجوع به تحفه حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه شود.

فرهنگ عمید

گیاهی خودرو با ساقه های بلند، برگ های کرک دار، شاخه های انبوه، و گل های زرد کوچک که برای معالجۀ لقوه، فالج، رعشه، و امراض معده و کبد به کار می رفته.

دانشنامه آزاد فارسی

اَفْسَنْتین
گیاهی دارویی با نام علمی آرتمیزیا آبسینتیوم متعلّق به خانوادۀ مرکبان (کاسنی). از دیگر اسامی آن شیخ رومی، کَشوث رومی و خَتْرَق است. تاریخ شناسایی این گیاه را به دوران های قدیم، در حدود ۱۶۰۰پ م نسبت داده اند؛ چنان که مصریان اختصاصات افسنتین را بر روی اوراق پاپیروس نوشته اند، در آثار بقراط، دیوسقوریدس، پلینی، و جالینوس از این گیاه نام برده شده است که شاید در مواردی منظور گونه های دیگری از جنس آرتمیزیا بوده است. این گیاه در مناطق گرم و خشک مدیترانه به خوبی رشد می کند. در قرون وسطا، پرورش آن در سرزمین پهناوری در شمال اروپا، از شبه جزیرۀ اسکاندیناوی تا ایسلند و در قرن ۱۹، در غالب نواحی اروپا مخصوصاً منطقۀ مدیترانه معمول گردید. این گیاه در ایران در مناطقی از اردبیل، تهران، مازندران، گیلان و خراسان می روید. موارد درمانی افسنتین در طی قرون قبل با اختلاف اندکی با موارد استفادۀ امروزی آن شباهت دارد، مثلاً از این گیاه به عنوان هضم کننده، تب بُر، رفع خنازیر، یرقان، آب آوردن، فلج، رماتیسم، دفع کِرْم و حتی در موارد شیوع بیماری های طاعون، وبا و باد سرخ استفاده می کرده اند. همچنین، این گیاه دارای اثر مقوی، مقوی قلب، مدر، قاعده آور و ضدعفونی کننده است. مصرف زیاد آن مسموم کننده است و مبتلایان به ناراحتی های هضمی و خون ریزی های داخلی و زنان باردار نباید از آن استفاده کنند.

پیشنهاد کاربران

بپرس