افسانه جستن. [ اَ ن َ / ن ِ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) افسانه طلبیدن. افسانه خواستن. افسانه پرسیدن : نکردی گوش بر گفت کسی اکنون که شد عاشق پی خواب از فغانی هر شبی افسانه میجوید.فغانی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).