لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
از عهده برامدن، بعهده گرفتن، نگاه داشتن، افسار کردن، گلاویز شدن با، دارای اسباب و لوازم کردن
افسار کردن
مانع شدن، راندن، افسار کردن، لجام زدن
افسار کردن
بستن، نرده کشیدن، اعتصاب کردن، افسار کردن، مراقبت کردن، جلو کسی راه رفتن یا ایستادن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دهنه گرفتن