کاش آن گوید که باشد بیش نه
بر یکی بر چند نفزاید خره .
رودکی.
خدایا ببخشا گناه ورابیفزای در حشر جاه ورا.
فردوسی.
ببخشید نیمی از آن بر سپاه دگر نیمه بر گنج افزود شاه.
فردوسی.
پس آن نامه شاه بنمودشان دلیری و تندی بیفزودشان.
فردوسی.
ببینیم تا رای گردون سپهرچه افزاید و بر که تابد بمهر.
فردوسی.
بگیتی کدام است با من بگوی که بفزاید از دانشی آبروی.
فردوسی.
چرا نگویم کو را سخا همی گویدکه نام خویش بیفزا و مال خویش بکاه.
فرخی.
اگرچه من ز عشقش رنجه گشتم خوشا رنجی که نفزاید ملالا.
عنصری.
خوب دارید و فراوان بستاییدش هر زمان خدمت لختی بفزاییدش.
منوچهری.
آن روز که من شیفته تر باشم بر توعذری بنهی بر خود و نازی بفزائی.
منوچهری.
چون بدار رسید، بجای آورد که پسرش عبداﷲ است. روی بزنی کرد از شریفترین زنان و گفت گاه آن نرسید که این سوار را از این اسب فرودآورید و بر این نیفزود. ( تاریخ بیهقی ص 189 ). سخن سخت دراز می کشد و خوانندگان را ملالت افزاید. ( تاریخ بیهقی ص 190 ). چنان بدانم من جای غلغلیج گهش
که چون بمالم بر خنده خنده افزاید.
( از فرهنگ اسدی نخجوانی ).
بر خوی نیک و عدل و کم آزاری بفزای ، نی که مال بیفزائی.
ناصرخسرو.
چون یوسف از آب بیرون آمد جمال آن بیفزود و قبای سبز در بر پوشید. ( از قصص الانبیاء ص 68 ).دل رعیت و چشم حشم بدولت تو
ببزم و رزم تو بر شادی و نشاط افزود.
مسعودسعد.
شراب... طعام را هضم کند و حرارت... غریزی را بیفزاید. ( نوروزنامه ). چون یکچندی بر این بگذشت... در اکرام او بیفزود. ( کلیله و دمنه ). اگر خردمندی بقلعه ای پناه گیرد و ثقت افزاید.... البته بعیبی منسوب نگردد. ( کلیله و دمنه ). در تکسیر دوهزار فرسنگ در خطه اسلام افزود. ( کلیله و دمنه مینوی ). برنج در رنج توان افزود، در روزی نتوان افزود. ( اسرارالتوحید ).بیشتر بخوانید ...