افزاینده

/~afzAyande/

معنی انگلیسی:
increasing, growing, crescent, augmenter, amplifier, cumulative, step-up, incressing, [n.rare.] augmenter

لغت نامه دهخدا

افزاینده. [ اَ ی َ دَ / دِ ] ( نف ) نامی. بالنده. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ). آنچه فزونی پذیر باشد. آنچه افزایش یابد. آنچه روح نباتی داشته باشد : کسی بپرسد که درخت چه باشد؟... گویندش درخت جسمی باشد افزاینده. ( از یادداشت دهخدا از ناصرخسرو ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) زیاد کننده افزون کننده .

فرهنگ عمید

۱. زیاد کننده، افزون کننده.
۲. چیزی که قابلیت زیاد شدن دارد، فزاینده.

مترادف ها

augmentor (اسم)
افزاینده، زیاد کننده

multiplier (اسم)
افزاینده، ضرب کننده، ماشین حساب، فاکتور، چند برابر کننده، مضروب فیه، تکثیر کننده، دستگاه تقویت کننده، افزایش دهنده، وسیله افزایش

additive (صفت)
افزودنی، افزایشی، افزاینده

augmentative (صفت)
افزاینده، متراکم شونده، متراکم کننده

فارسی به عربی

مضاف

پیشنهاد کاربران

بپرس