افزاع
لغت نامه دهخدا
افزاع. [ اِ ] ( ع مص ) یاری کردن و فریاد رسیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || ترسانیدن. ( از منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( آنندراج )( از ناظم الاطباء ). || آگاه گردانیدن. || بی بیم کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بیم از کسی ببردن. ( تاج المصادر بیهقی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید