( آفرین خوان ) آفرین خوان. [ ف َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) آفرین گوی : بجان آمدند آن سپاه مهان شدند آفرین خوان بشاه جهان.فردوسی.بر آن راه و رسم آفرین خوان شدندشهنشاه را بنده فرمان شدند.نظامی.