افریقیس

لغت نامه دهخدا

افریقیس. [ اِ ] ( اِخ ) ابن ابرهه از ملوک یمن و ملقب به ذوالاذعار است. مؤلف مجمل التواریخ والقصص آرد: ملک افریقیس بن ابرهه اربع و ستین سنه چون پادشاه گشت هزارهزار مرد فراز آورد و ناحیت مغرب و بربر سرتاسر بگرفت و شهر افریقیه بنا نهاد بنام خویش و چندانکه در آن حدود آبادان بود بگرفت ،هرچه برده آورد افریقیه اندر بداشت و شهری آباد گشت. و حمزه اصفهانی گوید: ذوالاغار ( ذوالازعار ) برادر افریقیس بوده است و بیست وپنج سال پادشاهی بکرد تا ملک بهداد رسید. و در سیر «ذوالاذعار» خود افریقیس را گوید و هم افریقیس بود که به امر ابرهه پدر خود بجنگ فرزندان وبار رفت و در سیرالملوک گوید که دهن و چشم ایشان ( فرزندان وبار ) بر سینه بود از سخط ایزدتعالی نعوذ به. و افریقیس بعضی از ایشان را هلاک و غلبه نتوانست کردن. ( از مجمل التواریخ والقصص صص 155 - 158 ).

فرهنگ فارسی

ابن ابرهه از ملوک یمن و ملقب به ذو الاذعار است .

پیشنهاد کاربران

بپرس