افرج

لغت نامه دهخدا

افرج. [ اَ رَ ] ( ع ص ) آنکه هر دو سرین وی جهت بزرگی با هم نپیوندد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنکه هر دو الیه وی بزرگ باشد و بهم نرسد. و انثی : فرجاء. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ) ( تاج المصادر بیهقی ). آنکه هر دو الیه وی بزرگ باشد و بهم نرسیده. ( المصادر زوزنی ). || مرد گشاده دندان پیشین. ( آنندراج ). رجل افرج الثنایا؛ مرد گشاده دندان پیشین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنکه شرم جای او پیوسته منکشف باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آنکه هر دو سرین وی جهت بزرگی با هم نپیوندد

پیشنهاد کاربران

بپرس