افراییم

لغت نامه دهخدا

افراییم. [ اِ ] ( اِخ ) نام پسر دوم یوسف و جد اعلای یکی از اسباط دوازده گانه است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به کتاب مذکور و تاریخ گزیده صص 50 - 51 شود.

افراییم. [ ]( اِخ ) ابن الزفان بن حسن بن اسحاق مکنی به ابوکثیر. یکی از مشاهیر اطبای عرب و از تلامیذ طبیب مشهور علی بن رضوان بوده. وی در زمان افضل بن امیرالجیوش در مصر بطبابت اشتغال داشت. او طبیبی بسیار حاذق بود و عشقی بخصوص بجمع و استنساخ کتب داشت و همیشه جمعی از مستنسخان در منزل او مشغول بکار بودند و علاوه بر کتب بسیاری که افضل بن امیرالجیوش نامبرده از افرائیم خریداری کرد و کتابخانه ای تأسیس نمود، باز هنگام وفات بیش از دوهزار جلد کتاب از وی باقی مانده و یک مجموعه بسیار مفید موسوم به «تعالیق و مجربات » بوجود آورد و دو کتاب دیگر بنامهای «التذکرة الطبیه فی مصلحة الاحوال البدنیه و مقاله فی التقریر القیاسی علی ان البلغم یکثر تولده فی الصیف و الدم و المرارالاصفر فی الشتاء». وی پیرو مذهب موسی بود. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

ابن الزفان بن حسن بن اسحاق مکنی به ابو کثیر

پیشنهاد کاربران

بپرس