افراج. [اِ ] ( ع مص ) گذاشتن و یکسو شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). راه دادن. ( المصادر زوزنی ). راه وادادن. ( تاج المصادر بیهقی ). بازگذاشتن راه را. ( از اقرب الموارد ). گذاشتن و یکسو شدن و واگشادن. ( آنندراج ). || ترک کردن جای را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رها کردن مکان را. ( از اقرب الموارد ). || کشته را رها کردن. و مراد آنست که قاتل را نشناخته اند. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به دزی ج 1 شود.