افراج
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
افراج. [اِ ] ( ع مص ) گذاشتن و یکسو شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . راه دادن. ( المصادر زوزنی ) . راه وادادن. ( تاج المصادر بیهقی ) . بازگذاشتن راه را. ( از اقرب الموارد ) . گذاشتن و یکسو شدن و واگشادن. ( آنندراج ) . || ترک کردن جای را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . رها کردن مکان را. ( از اقرب الموارد ) . || کشته را رها کردن. و مراد آنست که قاتل را نشناخته اند. ( از اقرب الموارد ) . و رجوع به دزی ج 1 شود.
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا