افرا تخت
لغت نامه دهخدا
افراتخت. [ اَ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اسغیور و شورآب بخش مرکزی شهرستان ساری. محلی کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 150 تن ، آب آنجا از چاه ومحصول مختصر آن ، غلات ، نی شکر و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه ذغال و صنایعدستی آن کرباس و شال بافی است و راه مالرو دارد. گله داران تابستان به ییلاق میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
افراتخت یعنی تختگاه *** یعنی جای فرمانروایی طایفه گرزین، ( گرزین در لغت یعنی تاج پادشاهی و در مفهوم نام طایفه ای از پهلکهای خرم آباد یا لکهای لرستان می باشد، همواره افراد این طایفه فرمانروایان محلات سکونت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
خود بوده اند ) ایشان از خرم آباد لرستان به استان مازندران آمدند و در حال حاضر عموزاده های طایفه گرزین ساکن در مازندران در خرم آباد می باشند، موفق باشید