افحاء

لغت نامه دهخدا

افحاء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فَحا و فِحا، دیگ افزار خشک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

افحاء. [اِ ] ( ع مص ) شکستن گرمای نیمروز را. ( منتهی الارب ). || توابل در دیگ کردن. ( المصادر زوزنی ).

پیشنهاد کاربران