افتضاض

لغت نامه دهخدا

افتضاض. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دوشیزگی ربودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). دوشیزگی ببردن. ( المصادر زوزنی ). || اندک اندک ریختن آب را و به آب روان رسیدن و بر وقت خروج آب رسیدن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کم کم آب ریختن یا ساعت خروج آب به آن رسیدن. ( از اقرب الموارد ). || برآمدن زن از عدت به آلودن بوی خوش و جز آن یا بمالیدن اندام بمرغی یا بجانوری دیگر تا این فعل سبب خروج از عدت باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شکستن زن عدت خود را بمالیدن بوی خوش و غیره یا مالیدن خود به دابه یا پرده ای تا سبب خروج او از عدت گردد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دوشیزگی ربودن دوشیزگی ببردن

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - دوشیزگی را ربودن . ۲ - اندک اندک ریختن آب . ۳ - سر آمدن عده زن .

فرهنگ عمید

۱. اندک اندک آب ریختن.
۲. ازالۀ بکارت کردن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] افتضاض همان ازاله بکارت است که از آن در باب نکاح و دیات سخن گفته شده است.
در صورت اشتراط عدم ازاله بکارت توسط زن قبل از عقد نکاح دائم، در لزوم شرط و نیز صحّت عقد، اختلاف است. اجنبی اگر بکارت زن آزاد را از بین ببرد، ضامن مهرالمثل او است- خواه با آمیزش باشد یا غیر آن- و به قول مشهور، اگر بکارت کنیز را زایل کند، باید یک دهم قیمت او را بپردازد. به قول مشهور، زوال بکارت از غیر طریق آمیزش، موجب ثبوت تعزیر است. افتضاض در عقد نکاح موقّت، مکروه است.

پیشنهاد کاربران

بپرس