افتضاخ

لغت نامه دهخدا

افتضاخ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شکستن. و سر شکستن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || از غوره خرما سیکی ساختن. ( المصادر زوزنی ). از غوره خرما سیکی ساختن بی آتش. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ).نبیذ ساختن از خرمای نارسیده. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران