لغت نامه دهخدا
افتراع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دوشیزگی ربودن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بکارت دختر را بردن. ( از اقرب الموارد ). دوشیزگی دختر ببردن. ( المصادر زوزنی ). ازاله بکارت. ( یادداشت بخطمؤلف ). || کنایه از شعر و قصیده بگفتن : در وصف این حال قصائد غرا و معانی عذراء اختراع و افتراع کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 48 ).
فرهنگ فارسی
دوشیزگی ربودن . دوشیزگی دختر بودن
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) دوشیزگی را برداشتن .