افترار

لغت نامه دهخدا

افترار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نرم خندیدن و لب شیرین کردن از خنده. ( آنندراج ). نرم نرمک خندیدن و لب شیرین کردن از خنده. ( ناظم الاطباء ). دندان برهنه کردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). تبسم کردن و خوش خندیدن. یقال : «افترّ عن ثغر کالبرد». ( از اقرب الموارد ). || ظاهر شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || درخشیدن تندر. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درخشیدن برق. ( از اقرب الموارد ). || بو کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بوئیدن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران