افترا

/~efterA/

مترادف افترا: بهتان، تهمت، دروغ، غیبت، فریه، کذب

برابر پارسی: دروغ بستن

معنی انگلیسی:
aspersion, calumny, defamation, scandal, slander, smear, libel

لغت نامه دهخدا

افترا. [ اِ ت ِ ] ( اِ ) مأخوذ از تازی ؛ نسبت دروغ و کذب بکسی. تهمت و اسناد خیانت. هر چیز ناحق و برخلاف واقع. ( ناظم الاطباء ). همان افتراء عربی است که در کتابت و تلفظ فارسی همزه آن ساقط شده است. بهتان. ( غیاث اللغات ). تهمت. بهتان.

فرهنگ فارسی

۱ - (مصدر ) تهمت زدن بدروغ نسبت خیانت یا عمل بد بکسی دادن . ۲ - ( اسم ) بهتان.
ماخوذ از تازی نسبت دروغ و کذب بکسی .

فرهنگ عمید

تهمت زدن، به دروغ نسبت خیانت یا گناه به کسی دادن.

واژه نامه بختیاریکا

شوگِه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] إفترا. اِفْتِرا، واژه ای قرآنی که در معارف گوناگون اسلامی به کار رفته ، و از آن نسبت دروغ اراده شده است.
این واژه در قرآن کریم دهها بار به شکلهای مصدری ، فعلی و اسمی آمده ، واژه افترا گاه تنها به کار رفته ، و گاه با واژه هایی چون کذب ، بهتان ، اِفک و اثم همراه است و در موارد متعددی نیز با واژه های کذب و ظلم یک حوزه معنایی را شکل داده است.

[ویکی فقه] اِفْتِرا، واژه ای قرآنی که در معارف گوناگون اسلامی به کار رفته ، و از آن نسبت دروغ اراده شده است.
این واژه در قرآن کریم دهها بار به شکلهای مصدری ، فعلی و اسمی آمده ، واژه افترا گاه تنها به کار رفته ، و گاه با واژه هایی چون کذب ، بهتان ، اِفک و اثم همراه است و در موارد متعددی نیز با واژه های کذب و ظلم یک حوزه معنایی را شکل داده است.
انعام/سوره۶، آیه۲۱.
در روایات و احادیث واژه افترا همان کاربرد قرآنی را دارد، ولی در مواردی از حیث مفهوم و مصداق کاربردی متفاوت پیدا کرده است .، برای مثال آنجا که افترای بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (ع لیهم السلام) هم طراز افترا بر خداوند است ،
کلینی ، محمد بن یعقوب، الکافی ، ج۲، ص۱۶.
در حوزه بحث های اعتقادی و کلامی از واژه افترا برای مردود دانستن عقاید باطل دیگر فرقه ها و نحله ها استفاده شده است ، چنانکه مشبّهه که خداوند را بر صفاتی شبیه مخلوق او وصف می کنند، از مفتریان محسوب شده اند،
کلینی ، محمد بن یعقوب، الکافی ، ج۱، ص۱۰۰.
...

[ویکی فقه] افترا (قرآن). افترا یکی از اعمال ناپسند و از رذائل اخلاقی است.
افترا (از فری) در لغت به معنای جعل و ساختن دروغ است که با نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری تحقق می یابد؛ هر چند این نسبت دادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد. در این مدخل از واژه های «فری» و «بهت» و مشتقات آن دو و جملات مفید معنای افترا استفاده شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

اِفترا
انتساب یک عمل مجرمانه به دیگری با قصد سوء، به شرط آن که در دادگاه ثابت نشده باشد. مثلاً اگر شخصی، دیگری را دزد بخواند ولی دزدی او در دادگاه اثبات نشود، او را مفتری (بر وزن مشتری) گویند. افترا اغلب به وسیلۀ انتشار اوراق چاپی یا خطی یا درج در روزنامه یا نطق در مجامع عمومی صورت می گیرد، اما گاه ممکن است به صورت عملی انجام شود، مانند قراردادن آلات و ادوات جرم در محل سکونت یا کسب دیگری. طبق مادۀ ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی افترا جرم است و اگر مفتری نتواند صحت آنچه را به دیگری نسبت داده، ثابت کند به مجازات قانونی محکوم خواهد شد. اگر موضوع افترا، جرایمی مانند لواط و زنا باشد، آن را قذف گویند که مستوجب حدّ است. نکتۀ مهم در افترا آن است که مفتری بایستی سوء نیت و قصد اضرار و صدمه زدن داشته باشد. بنابراین صرف اعلام شکایت به منظور کشف حقیقت و احقاق حق، افترا نیست.

جدول کلمات

تهمت

مترادف ها

libel (اسم)
توهین، تهمت، افترا، هجو

defamation (اسم)
تهمت، افترا، بدنامی و رسوایی، بد گویی

accusal (اسم)
تهمت، افترا

detraction (اسم)
کاهش، افترا، کسر، بد گویی، کسر شان

obloquy (اسم)
افترا، بد گویی، ناسزا گویی

mud (اسم)
افترا، گل، لجن

فارسی به عربی

تشهیر , طین

پیشنهاد کاربران

اتهام
افترا: سست گردانیدن. نسبت خیانت دادن به کسی از روی اختیار یا اجبار برای سست کردن جایگاه او در میان مردم با ریختن آبرویش. ( https://www. cnrtl. fr/definition/calomnie )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
پراواد parāvād ( سنسکریت: parāvāda ) .
واژه افترا
معادل ابجد 682
تعداد حروف 5
تلفظ 'efterā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: افتراء]
آواشناسی 'efterA
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
بهتری واژه جایگزین این واژه عربی واژه دروغ بستن است.

🇮🇷 همتای پارسی: بُهتان بندی 🇮🇷
تعریف افترا
افترا عملی ست که شخص با انجام ان تهمتی را به دیگری روا می دارد که به دو شکل محقق می شود :
1 - افترای قولی
2 - افترای عملی
افترای قولی به این معناست که تهمت به دیگری با الفاظ صریح خواه با بیان خواه به صورت مکتوب صورت می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

در افترای فعلی شخص با صحنه سازی یا اعمالی اوضاع را به گونه ای جلوه می دهد که فعلی به دیگری منتسب شود.

دروغ بستن
تهمت. بهتان
شایعه
اتهام. . . . . بهتان. . . . تهمت. . . .
نسبت دروغ به کسی ( توهین هم از همین جهت است )
بهتان، تهمت، دروغ، غیبت، فریه، کذب
دروغ زنی
بهتان، دروغ، کذب
بهتان
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
اَپاش ( سنسکریت: اَپَشَبدَ )
پیژون ( سنسکریت: پیشون یَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس