افتان خیزان

لغت نامه دهخدا

افتان خیزان. [ اُ ] ( ق مرکب ) در حال افتادن وخاستن. روشی چون روش طیر یا وحشی به تیرخسته. راه رفتن بسان مست ازپادرآمده. افتان و خیزان :
بر کوه شدی و میزدی دست
افتان خیزان چو مردم مست.
نظامی.
آخر آن مور میان بسته افتان خیزان
چه خطا دید که سرکوفته چون مار برفت.
سعدی.
و رجوع به افتان و خیزان شود.

فرهنگ فارسی

در حال افتادن و خاستن افتان و خیزان .

پیشنهاد کاربران

بپرس