افتالیدن

لغت نامه دهخدا

افتالیدن. [ اِ ] ( مص ) پراکندن. پاشیدن. افشاندن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). پاشیدن. پراکنده کردن. برافشاندن. ( آنندراج ). شکافتن و دریدن است. ( برهان ) ( آنندراج ). شکافتن. دریدن. تلف نمودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به افتال شود.

فرهنگ عمید

۱. افشاندن، پاشیدن.
۲. پراکنده ساختن.
۳. دریدن.
۴. شکافتن.

پیشنهاد کاربران

بپرس