افتاد
/~oftAd/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
وقتیکه به کسی یه مطلب را میگی وبرای اطمینان از فهمیدن یا گرفتن حرف
، بهش میگی:
افتاد؟
=فهمیدی؟
=گرفتی؟
=The penny drop
چون قدیما تلفن عمومی در کیوسک
Tel Booth
سکه گیر میکرد ونمیوفته تا بتوانی شماره بگیری.
هر وقت افتاد میگره.
حالا افتاد؟!
، بهش میگی:
افتاد؟
=فهمیدی؟
=گرفتی؟
چون قدیما تلفن عمومی در کیوسک
سکه گیر میکرد ونمیوفته تا بتوانی شماره بگیری.
هر وقت افتاد میگره.
حالا افتاد؟!
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی افتاد از ریشه ی واژه ی افتادن فارسی هست




واژه ی افتاد از ریشه ی واژه ی افتادن فارسی هست




منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی








واژه افتاد
معادل ابجد 486
تعداد حروف 5
نقش دستوری بن گذشته
آواشناسی 'oftAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
واژه افتاد از ریشه ی واژه ی افتادن پارسی است
واژه افتادن
معادل ابجد 536
... [مشاهده متن کامل]
تعداد حروف 6
تلفظ 'oftādan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: ōftātan] ‹اوفتادن، افتیدن، افتدن، فتادن›
مختصات ( اُ دَ ) [ په . ] ( مص ل . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 486
تعداد حروف 5
نقش دستوری بن گذشته
آواشناسی 'oftAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
واژه افتاد از ریشه ی واژه ی افتادن پارسی است
واژه افتادن
معادل ابجد 536
... [مشاهده متن کامل]
تعداد حروف 6
تلفظ 'oftādan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: ōftātan] ‹اوفتادن، افتیدن، افتدن، فتادن›
مختصات ( اُ دَ ) [ په . ] ( مص ل . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
روی داد ، حادث شد
خیلی آلی و لطفان جواب بدید الان
پرت شد ، پایین افتاد
افتاد