افتاد

/~oftAd/

لغت نامه دهخدا

افتاد. [ اُ ] ( مص مرخم ، اِمص ) حالت درماندگی. ( ناظم الاطباء ). || آغاززندگانی. || بچگی و طفولیت. ( ناظم الاطباء ). || مجازاً بمعنی اتفاق. ( از مدار و کشف بنقل غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || ( فعل ) از پای درآمد ( معنی فعلی است ). ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

حالت درماندگی . از پای در آمد

پیشنهاد کاربران

واژه افتاد
معادل ابجد 486
تعداد حروف 5
نقش دستوری بن گذشته
آواشناسی 'oftAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
واژه افتاد از ریشه ی واژه ی افتادن پارسی است
واژه افتادن
معادل ابجد 536
...
[مشاهده متن کامل]

تعداد حروف 6
تلفظ 'oftādan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: ōftātan] ‹اوفتادن، افتیدن، افتدن، فتادن›
مختصات ( اُ دَ ) [ په . ] ( مص ل . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا

روی داد ، حادث شد
خیلی آلی و لطفان جواب بدید الان
پرت شد ، پایین افتاد
افتاد
Lie down

بپرس