آفتاب لب بام:[کنایی] در حال مرگ یا نابودی ( او دیگر آفتاب لب بام است و چیزی از عمرش نمانده )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
آفتاب لب بام است:مرگ او نزدیک است
آفتاب لب بام: [عامیانه، کنایه ] پیری نزدیک به مرگ.