افاویه
لغت نامه دهخدا
مانند سنبل و دارچینی و قاقله کبیره و عود و مصطکی و مانند آن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : و کسی را که در معده و امعاء رطوبت باشد نشاید [ شراب ] مگر جوشیده و افاویه اندرکرده. ( ذخیره خوارزمشاهی ). قاقلة، هو من الافاویه العطریة. ( ابن البیطار ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع افوه و جمع الجمع فوه . ۱ - دهانها . ۲ - داروهای خوشبو که در غذا ریزند توابل .
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
اَفاویه
اَفاویه
ادویه های خوشبویی که اطبا از آن ها در درمان بیماران استفاده می کردند. برخی از اَفاویه عبارت بودند از قرنفل، دارچین، هل، سنبل، عود، مصطکی و دیگر داروهای معطّر. این گیاهان در اصطلاح امروزی دارای ترکیبات معطر یا آروماتیک اند.
اَفاویه
ادویه های خوشبویی که اطبا از آن ها در درمان بیماران استفاده می کردند. برخی از اَفاویه عبارت بودند از قرنفل، دارچین، هل، سنبل، عود، مصطکی و دیگر داروهای معطّر. این گیاهان در اصطلاح امروزی دارای ترکیبات معطر یا آروماتیک اند.
wikijoo: افاویه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید