افاده

/~efAde/

مترادف افاده: باد، پز، تبختر، تفرعن، تکبر، خودبینی، فیس، منی، نخوت، بهره دهی، سودرسانی

برابر پارسی: خود بینی، خودبرتری، خودنمایی

معنی انگلیسی:
conveying, explanation, expression, causing to benefit, airs, pomposity, snobbishness, snootiness, tumidity, vainglory, [infm.] pride or vainglory

لغت نامه دهخدا

افاده. [ اِ دَ / دِ ] ( از ع ، اِمص ) در تداول عامیانه ، کبر. برتنی. خودفروشی. تکبر. فیس. نخوت. عجب. ( یادداشت بخط مؤلف ). مأخوذ از تازی ، اظهار فضل و شرف در صورتی که دارای آن نباشد. ( ناظم الاطباء ).
- افاده کردن ؛ کبر نمودن. فیس کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ). بخود بستن فضل و شرف. ( ناظم الاطباء ). افاده فروختن. رجوع به افاده فروختن و کردن شود.
- بی افاده ؛ بی کبر. بی نخوت. غیرمتکبر.
- پرافاده ؛ پرنخوت. بسیار متکبر. بسیار خودبین.
|| مأخوذ از تازی ؛ بخشش. فایده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

افادت: فایده دادن، فایده رساندن ، فایده گرفتن ، درفارسی افاده به معنی تکبر وخودبینی وخودنمایی هم گفته میشود
۱ - ( مصدر ) فایده دادن سود رسانیدن ۲ - ( اسم ) تکبر خودبینی . جمع : افادات . یا افاد. کلام . مفهوم سخن معنی آن .
فایده گرفتن . کسب فائده کردن

فرهنگ معین

(اِ دِ ) [ ع . افادة ] ۱ - (مص م . ) فایده رساندن ، سود دادن . ۲ - (اِمص . ) تکبر، خودبینی .

فرهنگ عمید

۱. تکبر، خودبینی، خودنمایی.
۲. فایده دادن، فایده رساندن.
۳. فایده گرفتن.

جدول کلمات

فیس

مترادف ها

pride (اسم)
تکبر، غرور، عظمت، افتخار، مباهات، فخر، سرافرازی، برتنی، افاده، سبب مباهات

snobbery (اسم)
افاده، رفتار از روی خودستایی، افاده فروشی

snobbism (اسم)
افاده

فارسی به عربی

فکر

پیشنهاد کاربران

مترادف افاده در زبان سنگسری ( یَنگ ) می باشد
آدمی که فقط خودشو قبول داره
درفقه: فایده
مثل: افاده ملکیت
فیس وافاده. . پز . .
فیس

بپرس