اف کردن. [ اُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تأفیف. ( تاج المصادر بیهقی ). اظهار کراهت کردن. اف گفتن : در آینه دولت تا زنگ پذیر است در دهر کرا زهره اف کردن و آهست.سوزنی.