اغیف. [ اَ ی َ ] ( ع ص ) نرم و نازک اعضا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گردن کج کرده از نزاکت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اَغیَد در همه معانی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به اغید شود. || عیش اغیف ؛ زیست فراخ با ناز و نعمت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). زندگی فراخ. ( از اقرب الموارد ). || شجر اغیف ؛ شاخ نرم و نازک. ( از اقرب الموارد ): شجر اغیف و غیفانی ؛ یمؤد. ( اقرب الموارد ).