اغی

لغت نامه دهخدا

اغی. [ اَ ] ( اِخ ) این کلمه در ابیات زیر از ابوزید لحیان بن جلبة محاربی از شعرای جاهلی آمده است :
الا ان جیرانی العشیة رائح
دعتهم دواع من هوی و منازح
فساروا لغیث فیه اغی فغرّب
فذو بقر فشابة فالذرائح.
ابوالحسن اخفش گوید: اغی نام موضعی است زیرا ضمن اسامی موضعهای دیگر ذکر شده که همه بهم نزدیک بوده اند. و مازنی گوید: نام نوعی گیاه است. و اخفش گوید: در هیچ یک از کتابهای گیاهی ندیدم که «اغی » نام گیاه باشد و ریاشی نیز آن را نشناخته و ابوحاتم آن را تفسیر نکرده است. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران